-
دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۲۷ ق.ظ
-
۱۹۶
مسئولان و کارشناسان مشکل امروز بخش کشاورزی را کمبود سرمایهگذاری میدانند، به طوریکه رئیس جمهور نیز در کنگره سراسری خانه کشاورز به اندک بودن سرمایهگذاری در بخش کشاورزی اشاره کرد و آن را مشکل عمده برای این بخش دانست، اما دلیل پایین بودن سرمایهگذاری در بخش کشاوری چیست؟ چرا سرمایهگذاران تمایل کمتری دارند، در این بخش سرمایهگذاری کنند؟تولید در بخش کشاورزی با تغییر شرایط آب و هوایی گره خورده و با کمترین تنشهای محیطی محصول تحت تاثیر قرار میگیرد، شرایط طبیعی، سرما، گرما، تگرگ، بارانهای شدید و سیل هرکدام از اینها میتواند تولید را از بین ببرد، برنامهریزی کشاورزی نمیتواند خیلی دقیق باشد، زیرا تولید در محیط بسته نیست، بلکه در محیط باز که عوامل تاثیر گذار هم که قابل کنترل نیستند، انجام میشود.
از سوی دیگر سرمایهگذاری در بخش کشاورزی زود بازده نیست، حداقل در بخش زراعت یکسال و در بخشهای باغبانی و شیلات چندین سال برای بازگشت سرمایه و سود زمان لازم است و سرمایه گذار عجول حوصله بازگشت سرمایه دراز مدت را ندارد.
حتی به همین دلیل است که بانکها نیز تسهیلات را بیشتر به غیر از بخش کشاورزی میدهند، زیرا مثلاً بازپرداخت وام بانکها توسط بخش صنعت، تجار و وارد کنندگان سریعتر انجام میشود و ریسک کمتری نسبت به بخش کشاورزی دارد.
*بیمه
بیمه همواره به عنوان سوپاپ اطمینان تولید و کاهش ریسک تولید به شمار میرود، اما در بخش کشاورزی بیمه محصولات کشاورزی جایگاه خاصی ندارد، همواره اعتبارات بیمه کمتر از نیاز کشاورزان بوده و آن هم به درستی پرداخت نشده است، مثلاً امسال در حالی که به گفته کارشناسان نیاز بیمه کشاورزان ۷۵۰ میلیارد تومان است، در بودجه سال ۹۲ بیش از ۱۵۰ میلیارد تومان تصویب نشد.
اگر چه به تازگی مبلغ ۲۰۰ میلیارد تومان اضافه شده است، اما همچنان در مجموع به نصف نیاز این بخش نمیرسد، بنابراین کشاورزی که در طول سال با تمام شرایط نامساعد آب و هوایی، خشکی، سرما، گرما، بی آبی، تگرگ، تولید میکند، یعنی سرمایههای خود را در وسط بیابان رها کرده است و اگر از سوی دولت بیمه نشود، ریسک سرمایهگذاری بسیار بالا خواهد رفت.
*شرایط نامناسب زنجیرههای تولید
سرمایهگذاری در بخش کشاورزی نیازمند ارتقاء تمام زنجیرههای مربوط به آن است. اگر بخواهیم سرمایهگذاری در بخش کشاورزی سودآور باشد، باید صنایع تبدیلی نیز به اندازهای رشد کند، تا با تولید همسو شود.
وجود صنایع تبدیلی کافی میتواند محصولات کشاورزی به ویژه با انبارداری کمتر را برای تمام سال متعادل کند، نوسانهای عرضه و قیمت محصولات کشاورزی مهمترین مشکل سرمایهگذاران است که نمیتوانند پیشبینی درستی از سود داشته باشند، منحنی تار عنکبوتی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه هم به همین دلیل است.
*درآمد اندک کشاورزان به دلیل مشکلات بازار
درآمد کشاورزی به دلیل مشکلات بازار، اندک و غیرقابل پیشبینی است، قیمتها ثبات ندارد و مدام در حال تغییر است و سود اصلی این نوسان به جیب دلالان میرود نه کشاورزان و به همین دلیل طی سالهای گذشته سرمایهگذاری در بخش بازار محصولات کشاورزی نسبت به تولید رشد بیشتری داشته است.
*ادوات کشاورزی
ماشینآلات کشاورزی بخش دیگری است که اگر ناکارآمد باشد سرمایهگذار بخش زراعی را ناکام خواهد گذاشت.
از سوی دیگر عوامل تولید نیز باید به نحوی باشد، تا سرمایهگذار را در ادامه مسیر همراهی کند، ضریب مکانیزاسیون کشاورزی اگر در بخش تولید پایین باشد، سرمایهگذار بخش کشاورزی را به سرمنزل مقصود نمیرساند.
ضریب مکانیزاسیون در کشور براساس برنامه چهارم پیش نرفت، قرار بود ضریب استفاده از ماشین و ضریب مکانیزاسیون تا پایان برنامه چهارم به ۱.۲ اسب بخار در هکتار برسد که نرسید، اما این رقم در حال حاضر حدود ۱.۴اسب بخار در هکتار است و باید تا پایان برنامه پنجم توسعه به ۱.۵ اسب بخار در هکتار برسد.
ضریب مکانیزاسیون در کشور با عقبماندگی همراه است و دلیل اصلی آن نبود ماشینآلات و ادوات کشاورزی مناسب و زمینها خرد کشاوری است.
نبودن سامانههای مناسب آبیاری هم تولید را برای کشاورزی به صرفه نمیکند، زیرا میزان تولید باید به ازای میزان آب مصرفی باشد، به دلیل مجهز نبودن زمینهای کشاورزی کشور به سامانههای آبیاری نوین،مصرف اب در کشاورزی ایران بالا است.
اکنون تنها ۱۰ درصد از زمینهای کشاورزی کشور به آبیاری نوین مجهز است، تولید کنندگان همواره با کمبود آب مواجهاند، اگرچه کشور ایران ذاتا خشک است و متوسط بارش ۲۳۰ میلیمتر است.
۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی استفاده میشود و این در صورتی که آب مصرفی به قیمت واقعی که قطعاً در آینده عملی خواهد شد، انجام شود، سودی برای تولید کننده عاید نخواهد کرد.
*حذف یارانهها و آماده نبودن بسترهای اقتصادی
از سوی دیگر حذف یارانهها در بخش کشاورزی بدون فراهم شدن بستر لازم تولید انگیزههای سرمایهگذاری را کمتر میکند. در کشورهای عضو سازمان توسعه همکاریهای اقتصادی که ۴۷ کشور عضو هستند، حمایت بسیار مناسبی از بخش کشاورزی میشود، حال اینکه در کشور ما بدون فراهم شدن بسترهای مناسب تولید، یارانه این بخش را حذف میکنند و بر اساس قانون هدفمندی یارانهها که ۳۰ درصد باید به بخش تولید داده میشد، را نمیدهند و همه اینها عاملی است که سرمایهگذاری در بخش کشاورزی بسیار کمرنگ شود.
*مقاومت سرمایهگذاران خارجی به دلیل مسائل سیاسی
از سوی دیگر مقاومت جدی در سرمایهگذاری خارجی وجود دارد، سرمایهگذاران خارجی به دلیل تحریم و بالا بودن ریسک سرمایهگذاری که به دلایل سیاسی طی سالهای اخیر به وجود آمده است، حاضر به سرمایهگذاری در کشور و به ویژه در بخش کشاورزی نیستند.
در این میان برخی کشورهای خارجی نیز که برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی اعلام آمادگی میکنند، با مخالفت داخلی رو به رو میشوند.
مخالفان میگویند: ظرفیتهای زیاد، وجود بیش از ۱۵۰ هزار فارغالتحصیل کشاورزی جویای کار، کارگر بیکار و انرژی ارزان دلیل مخالفت با حضور سرمایهگذار خارجی در بخش کشاورزی ایران است، اما موافقان گویند حضور سرمایهگذار خارجی باعث ایجاد رقابت و ورود فناوری نوین به کشاورزی ایران و افزایش صادرات خواهد شد.
اخیراً کشور قطر برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی ایران اعلام آمادگی کرده بود، اما مخالفتهای داخلی مانع از اجرای این سرمایهگذاری شد.
البته سرمایهگذاری خارجی هم باید در قالب اصول و چارچوب مطالعه شده باشد که برای بخش کشاورزی و اقتصاد کشور مفید باشد و گرنه سرمایهگذاریهای غیر منطقی نتیجهای جز به تاراج رفتن سرمایه کشور نخواهد داشت.